تاریخچه ی پل خواجو

پل خواجو بی شک یکی از زیباترین پل های ایران است که چون نگینی بر تارک اصفهان و زاینده رود خودنمایی می کند. ساخت پل مربوط به زمان شاه عباس دوم بوده و در سال 1060 هـ.ق افتتاح شده است. اگرچه از آغاز ساخت پل و نحوه ی ساخت آن اطلاعاتی در دست نیست و هیچ کتیبه ای مبنی بر تاریخچه ی کلی و یا اطلاعات مستند وجود ندارد، لیکن بیش تر محققان و مورخان براین عقیده هستند که قبل از این پل، پل دیگری دراین محل موجود بوده است. از جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد: میرزا طاهر وحید، شاعر وقایع نگار زمان شاه عباس دوم، چنین نوشته است: «در محل این پل یک پل کهنه و ویران بوده و شاید همان پلی بوده است که در کتاب مافروخی به اسم جسرحسن نوشته شده، و بالجمله به حکم پادشاه آن را خراب کرده و این پل را به این هیأت زیبا نموده اند ...» (2)

حاج میرزا حسن خان شیخ جابر انصاری، در کتاب تاریخ اصفهان و ری می نویسد: «... ریشه و اساس اش قبل از عجم بوده و زمان ترکمانان آق قویونلو تعمیر شده [است] و به عهد صفویه، مرتبه ی بالا را طرح انداخته اند... (3)»


موارد بالا و نظر بسیاری از محققین و مورخین دیگر که دراین جا آورده نشده است نشان می دهند که شهری چون اصفهان که چه قبل و چه بعد از اسلام از رونق و آبادانی خاصی برخوردار بوده، قطعاً نیازمند پل های متعدد، به ویژه در محل پل بند خواجو به عنوان یکی از محل های دسترسی و ارتباط با شهر، بوده است.

وجه تسمیه

پل خواجو را در ادوار گذشته به نام های مختلفی خوانده اند که از آن جمله اند:
 
پل حسن آباد
احتمالاً به جهت مجاورت با محله ی حسن آباد و قرار گرفتن در مسیر دروازه ی حسن آباد به این نام خوانده شده است.

پل بابا رکن الدین
مقبره ی بابا رکن الدین که از عرفای مشهور اصفهان است، در قبرستان تخت فولاد قرار دارد. از آن جا که راه دسترسی به آرامگاه این عارف نامی از روی این پل می گذشته، پل خواجو مدت زمانی به پل بابا رکن الدین معروف شده بوده است.

پل حسن خان
برخی از محققین معتقدند که قبل از این، پل دیگری وجود داشته که توسط اوزون حسن آق قویونلو ساخته شده است. {«... این پل بر خرابه های پل قدیمی معروف به حسن بیک آق قویونلو (اوزون حسن) ساخته شده ...»(4)} که احتمالاً به همین دلیل به پل حسن خان مشهور بوده است.

پل گبرها
تاورنیه سیاح فرانسوی ضمن این که بنای پل را به شاه عباس دوم نسبت می دهد چنین می نویسد: «... شاه عباس از دو نظر محل مزبور را برای ساختن پل انتخاب کرده، یکی این که در این نقطه ی رودخانه عمیق و پر آب شده [است] و منظره ی زیبایی پیدا می کند؛ دیگراین که راه گبرها از روی این پل جدید به شهر عبور و مرور نمایند...» به این ترتیب، به نظر می رسد به واسطه ی مجاورت با محله ی گبرها، مدتی نیز به نام پل گبرها نامیده شده است. هانری رنه نیز در سفرنامه ی از خراسان تا بختیاری علت نامیدن پل به این نام را صراحتاً مجاورت با محله ی گبرها می داند.

پل خواجو
در مورد این نام که نام فعلی و رایج پل است، دو احتمال وجود دارد: نخست این که پل به دلیل مجاورت با محله ی خواجو به پل خواجو معروف گردیده است؛ احتمال دوم به این شرح است: «... خا در لغت فارسی به معنی گودال و جای عمیق است، به طوری که مسیر زاینده رود در این محل عمیق و پر آب می شود، لذا آن نقطه را خاجو یعنی جوی عمیق نامیده اند...» (5) و در نتیجه پلی که در این محل قرار دارد به پل خواجو مشهور گردیده است.

پل شیراز
چون این پل در مسیر جاده ی قدیم اصفهان - شیراز قرار داشته، لذا در مواردی نیز به نام پل شیراز خوانده شده است.

نهایتاً این که پل خواجو، در 15 دی ماه 1310 به نام پل بابا رکن الدین در فهرست ابنیه ی تاریخی ایران به شماره ی 111 به ثبت رسیده است. (6)

مشخصات پل

پل خواجو از نظر ویژگی های ظاهری شباهت های جزئی به پل الله وردی خان دارد. سطح عبورگاه (عرشه) پل افقی و دو ردیف طاق نما که به گونه ای تشکیل رواق می دهند، با دهانه های پر و خالی در طرفین آن قرار دارد و از درون این رواق ها می توان از یک طرف پل به طرف دیگر پل رفت.

طول پل 132/5 متر، عرض آن 12 متر و ارتفاع آن 11 متر و از 21 دهانه تشکیل شده است. نمای شرقی پل بسیار زیبا طراحی شده است. در سمت شرق پایه ها فرم پلکانی دارند که علاوه بر مسائل هیدرولیکی، محلی مناسب برای نشستن مردم است. در وسط پل ساختمان شاهی قرار دارد. زیر ساختمان شاهی در تراز پایه ها، محوطه ای مسطح و سنگی وجود دارد که علاوه بر برآورده کردن مقاصد فنی، محلی برای تفریح و تفرج مردم است. در سمت غربی فرم پایه ها به صورت آب شکن های زاویه دار است و برخلاف سمت شرقی که پل حالتی صلب وسنگین را القاء می کند، سمت غربی حالت سبکی و ظرافت را به وجود می آورد. پایه های پل تا طاق ها با سنگ هایی که علائم سنگ تراشان صفوی روی آن خودنمایی می کنند، ساخته شده است.

آب روها در دو طرف روباز هستند و در میانه ی پل توسط تخته سنگ هایی پوشانده شده اند. میان پل درامتداد محور طولی و در زیر طاق های پل به صورت سکوهای بزرگی طراحی شده که مکانی بسیار زیبا و دلپذیر را جهت نشستن و تفرج ایجاد می نماید. نمای غربی و شرقی طاق های پل (پشت بغل طاق ها) با کاشی کاری زیبایی مزین گردیده است. در وسط پل و در طبقه ی فوقانی، ساختمان شاهی قرار دارد که دارای تزئینات نقاشی زیبایی است و محل تفریح شاه و خانواده ی سلطنتی بوده است. «در زمان بیگلربیگی گری صدر اصفهانی، روی عمارت شاهی عمارتی ساخته بودند که به همین مناسبت اسم آن را عمارت بیگلربیگی گذاشته اند، ولی در سال 1310 (هـ.ق) مأمورین ظل السلطان آن را تخریب نمودند» (7)

کف آب روها و بستر رودخانه در سمت شرق و غرب پل توسط تخته سنگهایی سنگ فرش شده است (6 متر در غرب و 14 متر در شرق) و موجب می گردد بسیاری از مشکلات هیدرولیکی پل مرتفع شود. در سمت شمال وجنوب پل نیز فضاهایی تعبیه شده که احتمالاً مربوط به مراسم جشن و یا محل نگهداری ادوات مربوط به تبدیل کردن پل به سد و مأمورین مربوطه بوده است.

دو آب روی کوچک هم در قسمت شمالی پل قرار دارد که مربوط به آسیاب آبی است که در این قسمت قرارداشته است.

از جمله ویژگی های خاصی که این پل را از دیگر پل ها متمایز می کند می توان به موارد زیر اشاره نمود:

1. وجود فضاهای معماری در پل
2. تزئینات کاشی و نقاشی
3. عملکرد سد و تبدیل پل به سد
4. طراحی جهت مقاصد تفریحی

موقعیت

پل خواجو حدوداً به فاصله ی 1800 متری از پل الله وردی خان و در انتهای شرقی خیابان کمال الدین اسماعیل اصفهانی و در انتهای جنوبی چهارباغ خواجو به طرف گورستان بزرگ و تاریخی تخت پولاد اصفهان قرار گرفته است.

مصالح و برخی نکات فنی

از آن جایی که پل خواجو نقطه ای اوج در صنعت پل سازی ایران است، مصالح به کار رفته در آن نیز باید جواب گوی عملکرد آن باشد. دراین جا به طور مختصر به این موارد اشاره می کنیم:

از نظر پی سازی، پایه های پل خواجو بر روی سنگ بستر از جنس کنگلومرا که لایه ی مقاومی را ایجاد می کند، قرار گرفته است.در محل پل، لایه هیا شن و ماسه ی رودخانه ای را کنار زده و پی پل را بر روی لایه ای از کنگلومرا قرار داده اند. طراح پل خواجو با سنگ فرش کردن بستر رودخانه در مجاورت پایه ها سعی کرده است که حتی المقدور اثرات تخریبی آب را در زیر دست پل (فرسایش در پایین دست به جهت پرش هیدرولیکی) وآب بردگی را در بالا دست پل از پی ها دور سازد. به همین علت، اثرات فرسایش و آب بردگی حاصل از پرش هیدرولیکی در جوار پایه های پل مشهود نیست.

درمورد پایه های پل خواجو، نحوه ی ساخت نشان می دهد که ابعاد محاسبه شده برای تمامی عوامل لازمه، دقیق هستند. پایه ها دارای ابعاد بزرگ و دقیق و همچنین وزنی قابل ملاحظه هستند. پل خواجو به علت وزن زیادش در برابر فشار آب طی سالیان دراز، محکم و مقاوم ایستاده است در نتیجه انتخاب و استفاده از مواد ومصالح ساختمانی و نیز کیفیت وکمیت آن حائزاهمیت است. پایه ها که در زیر جرزها قرار دارند، از سنگ های سنگین و بزرگ ساخته شده اند. این پایه ها دارای فرم هایی مثل دماغه های آب شکن cat water و آب شکن های پله ای هستند.

کانالها و کل سکوی (صفه) روی پایه ها (زیر جرزها) به همراه پایه ها به عنوان خط مرکزی وزنی زیرین در ارتباط با کل ساختمان قسمت های بالایی عمل، و استحکام و پایداری لازم در برابر فشار حاصله از آب را تأمین می کنند؛ لیکن برای این که مسائل حاصل از نیروهای استاتیکی و دینامیکی آب رودخانه مرتفع گردد، عامل وزن به تنهایی کافی نیست و دو عامل دیگر نیز مورد لزوم خواهد بود. یکی سطح اتصال پل به بستر رودخانه، و دیگری شکل پایه هاتی پل؛ چرا که شکل پایه ها دراندازه ی جذب نیروی دینامیک آب رودخانه موثر است. شکل پایه ها و ابعاد آن ها به گونه ای است که از سطح بیش تری برای اتصال پل به بستر رودخانه استفاده شده است. سطح اتصال زیاد پایه ها با بستر رودخانه به همراه وزن زیاد، در مجموع مسائل لغزش پایه ها، واژگونی و ... را منتفی نموده است.

شکل نوک تیز پایه ها در بالا دست (فرم آب شکن) موجب می شود نیروی دینامیک کم تری از جریان رودخانه به پل وارد شود و عملکرد شکل پله ای پایه ها در پایین دست به این صورت است که در موقع سیلابی یا مواقعی که دریچه ای آب روها بسته شده اند و پل همانند سد عمل می کند و آب از روی پایه ها جریان می یابد. جریان آب روی پله ها می ریزد و انرژی خود را در برخورد با پله ها از دست می دهد. درنتیجه هنگامی که آب به بستر رودخانه می رسد، فاقد انرژی مخرب و فرساینده است.

طاق روی پایه ها و یا به عبارتی سقفی که روی آن گذرگاه پل است؛ از سیستم طاق های آهنگ و گنبدهای عرقچین تشکیل شده است. این فرم علاوه بر توان باربری و پایداری عالی، به جهت استفاده ی مکرر در طول قرن ها رفتار سازه ای شناخته شده ای برای معمار پل داشته است. مصالح پوششی این سیستم همانند دیگر موارد مشابه به آن از آجر و گچ تشکیل شده است.


مسأله ای دیگر این که پل خواجو جزو پل بندهای وزنی است؛ لذا برای تأمین وزن مورد نیاز، به نظر می رسد فضای بین طاق ها با قلوه سنگ پر شده است. همچنین برای مقاومت در مقابل اثر فرساینده ی حاصل از عبورو مرورانسان ها، چهارپایان و درشکه ها، کف عبورگاه پل می بایست با قلوه سنگ ساخته شود.
آجراستفاده ازآجر برای طاق زنی و ساختن جرزها شیوه ای رایج در سرتاسر ایران بوده است. به علاوه، در ساخت پل به لحاظ حضور آب نباید از خشت استفاده کرد، لذا در ساخت کلیه ی طاق ها و جرزهای پل از آجر استفاده شده است.
 
سنگ
همان گونه که گفته شد در ساختمان پل در بستر، پایه ها و حتی قسمتی از جرز دیوار و بدنه سازی از سنگ استفاده شده است. استفاده از سنگ به عنوان ماده ای برای ساختن پل، اقدامی منطقی برای محکم کردن و تقویت پل در برابر جریان آب بوده است. سازندگان پل علاوه بر پی ها و پایه های زیرین پل که عمدتاً از سنگ بوده، در جرزها نیز از سنگ استفاده کرده اند. در مجموع، سنگ به صورت قلوه و لاشه سنگ درون پی ها و پایه ها و به صورت تخته سنگ های تراشیده در سنگ فرش کف رودخانه، پله ها، پوشش روی پایه ها و آب روها و بدنه ی جرزها به کار رفته است.
 
ملات ها
مورد مهم دیگر در مورد مصالح به کار رفته در پل و یا هر سازه ی دیگر، ملات ها هستند. در قسمت هایی از پایه ها و پی ها و در کل، قسمت هایی که در برخورد مستقیم با آب هستند، باید ملات مورد استفاده در مقابل آب مقاوم باشد لذا در سنگ فرش، پایه ها و پی ها ملات آهکی (احتمالاً به صورت ساروج) استفاده شده است. ملات دیگری که در پل به کار رفته، گچ است. ملات گچ در طاق ها، جرزها، بندکشی ها و تزئینات اتاق های شاهی به کار رفته است.
 
کاشی
برای تزئینات نمای پل (در پشت بغل طاق ها) از کاشیی های خشتی و معقلی با طرح های متنوع استفاده شده است.
 
مصرف چوب
مصرف چوب در ساختمان های آبی جنبه ی موقت داشته است و از آن برای بستن دریچه های آب گیر سدها و تعبیه ی پشت بندها استفاده می کردند. در پل خواجو نیز هنگامی که می خواستند دریاچه ی پشت سد (پل) تشکیل شود، با دریچه های چوبی آب راه های پل را می بستند و توسط پشت بندها و شمع های مایل چوبی این دریچه ها را در مقابل فشار آب تقویت می کردند.
 

نحوه ی تبدیل پل به سد

یکی از مقاصد مهم احداث پل خواجو استفاده از آن به عنوان بند یا سد بوده است. با تبدیل پل به بند، دریاچه ای پشت پل تشکیل می شد که اهداف مختلفی را برآورده می نمود از جمله:

1. ایجاد دریاچه ای زیبا و تفریحی جهت قایق سواری، ترکیب دریاچه و باغ های اطراف و ایجاد مناظر بدیع
2. ایجاد سد مخزنی و استفاده از آب دریاچه در ماه های کم آب تابستان
3. بالا آوردن سطح آب و به جریان در آوردن آب در نهرها (مادی های منشعب از دریاچه و مشروب ساختن زمین های کشاورزی در پایین دست)
4. استفاده از نیروی پتانسیل آب دریاچه برای به کار اندازی آسیاب های آبی
5. تبادل هیدرولیکی دریاچه با زمین های اطراف و تغذیه و تقویت آب چاه های اطراف رودخانه و درون شهر.

نحوه ی تبدیل پل به بند به این گونه است که شیاره ها و قسمت هایی را در آب روهای پل تعبیه کرده اند که دریچه های چوبی درون آن شیارها قرار می گیرند و جلوی آب را سد می کنند، در نتیجه آب در بالادست پل جمع، و دریاچه تشکیل می شود. آب روهای پل در سه مرحله و سطح مختلف بسته می شوند و طی هر مرحله آب به ارتفاع مشخصی بالا می آید. اولین مرحله که پایین تر از همه قرار داشته درآب روی زیرین بوده است. در آب روی زیرین دریچه ی چوبی به صورت کشویی و مورب در محل خود قرار گرفته و مسیر آب را مسدود می کند.

دومین مرحله در قسمت بالایی آب رو قرار دارد. این دریچه به صورت کشویی ولی قائم در شیار قرار می گیرد.

مرحله ی سوم نیز در قسمت بالایی آب رو قرار دارد و ارتفاع آن به پاطاق های پل می رسد. در این مرحله چون ابعاد این دریچه بزرگ است و نیروی زیادی به آن وارد می شود، لذا پشت بندهایی برای نگهداری آن در نظر گرفته شده است. پس ازاین که دریچه به صورت قائم در شیار خود قرار می گرفت، دو تیر افقی پشت دریچه قرار می دادند به گونه ای که دو سر تیرها در تکیه گاهی که در پایه های پل تعبیه شده بود قرار گیرد. به منظور تقویت بیش تر دریچه، پشت تیرها شمع های چوبی مورب قرار می دادند به نحوی که یک سر شمع به تیرهای چوبی تکیه کرده وسر دیگرآن در شیار مورب کوچک روی سنگ های پوشش آب رو زیرین ثابت می شد.
 

آسیب شناسی پل خواجو

آسیب های وارده بر پل
آسیب های ناشی از جریان رودخانه ای و عوامل جوی از بزرگ ترین آسیب های وارده بر پل هستند. این آسیب ها در تمام دوره ی حیات پل بیش ترین آسیب را به آن وارد کرده اند و حتی در برخی موارد باعث تغییراتی در شکل ظاهری پل شده اند؛ به عنوان نمونه:

پله ها دراثر تماس مستقیم با آب و سیلاب به مرور فرسایش یافته و آسیب دیده اند و سنگ های آن ها لق شده و شکسته است. البته ذکر این نکته ضروری است در حال حاضر به خاطر وجود سد زاینده رود، آب رودخانه به صورت تنظیم شده جریان می یابد و ما جریان های سیلابی را در رودخانه نداریم، ولی هنوز بیش ترین آسیب آب روی پله ها مخصوصاً هنگام زمستان با یخ بر شدن سنگ ها اتفاق می افتد که نیاز به مرمت و نگهداری را الزامی می کند.
 
آسیب های وارده بر سنگ فرش کف رودخانه
چون سنگ فرش کف رودخانه در بالادست و پایین دست پل به طور مداوم در تماس با جریان آب است، دچار فرسایش و آسیب می شود و باید مورد نگهداری وحفاظت قرار گیرد.
 
آسیب های ناشی از رطوبت باران
رطوبت حاصل از آب باران به سه صورت می تواند برای پل آسیب محسوب شود:

1- نفوذ آب به جرزها به دلیل نشت آب باران از داخل ناودان ها در اثر مسدود شدن آب روی ناودان ها، شکستن ناودان ها و ...
2- آب باران در اثر آلودگی هوا طی روند بارش، گاز کربنیک و گاز سولفور را به اسید کربنیک و اسید سولفوریک تبدیل می کند وبه باران اسیدی تبدیل می شود که این باران های اسیدی روی بدنه ی ساختمان ها اثرات خورندگی دارند.
3- نفوذ آب باران رطوبت زیادی را در تاق های پل آشکار کرده که این رطوبت آسیب های زیررا ایجاد می کند:

* بدنما شدن تاق ها و جرزهای آجری
* شوره زدن سطح آجرها
* پودر شدن وپوسته شدن آجر و ملات گچ و در نهایت ریزش ملات ها
* کاهش خاصیت چسبندگی ملات و کاهش مقاومت فشاری ملات و آجر و در نهایت کاهش مقاومت و پایداری تاق های پل
* نفوذ رطوبت در درزهای بین مصالح و یخ بُر شدن در زمستان

مسأله ای که پس از نفوذ رطوبت در درزهای بین مصالح (سنگ، آجر و ملات) بسیار زیاد به چشم می خورد یخ زدگی و یخ بر شدن مصالح در زمستان است. باران ورطوبت حاصل از نفوذ باران، رطوبت نفوذی از طریق خیابان، آب هایی که توسط مردم ریخته می شود و نیزآب رودخانه، در درزهای بین مصالح نفوذ می کند و هنگام زمستان یخ می زند و اضافه حجم می دهد و در نتیجه باعث شکستگی مصالح و پوسته شدن آن ها می شود. یخ زدگی ملات ها و آجرهای مرطوب، باعث از دست رفتن خاصیت چسبندگی و مقاومت فشاری آن ها می شود. تکرار فرایند یخ زدن مصالح، و مرطوب و ذوب شدن یخ آن ها باعث کاهش چسبندگی و مقاومت فشاری آن ها می شود.

آب شکستگی بستر به علت پرش هیدرولیکی
پس از عبور جریان آب از پل به جهت وقوع پرش هیدرولیکی، انرژی آزاد می گردد و بستر رودخانه دچارآب شکستگی می شود. همان گونه که گفته شد، با ایجاد سنگ فرش در بستر رودخانه پس از پل و با شیبی بیش تر از شیب بستر طبیعی، محل پرش از پایه های پل دور شده است. لیکن باز هم پرش هیدرولیکی موجب شسته شدن بستر و زیر سنگ فرش کف می شود و سنگ ها به تدریج از جای خود جدا می شوند و از بین می روند و در نتیجه به مرور، آب شستگی و آسیب های حاصل ازآن به پایه های پل نزدیک می شود.
 
آب شکستگی ملات ها توسط جریان آب
جریان آب به تدریج موجب شسته شدن ملات ها می گردد، در نتیجه ملات ها از بین می روند و حفره هایی در بین سنگ ها و پشت آن ها ایجاد می شود که با گذشت زمان موجب جدا شدن سنگ ها و آسیب دیدگی آن ها خواهد شد.

آسیب های ناشی از رشد جلبک ها و گیاهان
رشد جلبک ها بر روی سنگ ها موجب فرسایش سنگ ها و ایجاد خلل و فرج در سطح آن ها می گردد. ایجاد خلل و فرج موجب می شود آسیب های حاصل از یخ زدگی و آب شستگی تشدید شود.رشد گیاهان نیز به نوبه ی خود در سنگ ها ترک ایجاد می کنند و موجب فرسایش و خرد شدن آن ها می گردد.
آسیب های وارده به پل در اثر عوامل انسانی
مهم ترین آسیب انسانی که به پل وارد شده مربوط به سال هایی است که از آن، جهت عبور و مرور وسایل نقلیه ی موتوری استفاده شده است. طراحی نشدن پل برای چنین کاربردی، و همچنین قدمت پل و کهولت مصالح، پل را به مقابل بارگذاری ترافیکی و ارتعاشات مربوط به آن آسیب پذیر می نماید و با آسیب های جدی و خطرناکی همچون ایجاد ترک، خردشدگی مصالح، خستگی مصالح، اگرچه در حال حاضر بار ترافیکی روی پل وجود ندارد و همچنین طی اقدامات مرمت و سامان دهی شمال و جنوب پل در سال های اخیرتا حدود زیادی اثر ارتعاشات حاصل از تردد وسایل نقلیه در خیابان های جنوبی و شمالی پل کاهش یافته است، لیکن نمی توان این اثر را کاملاً حذف شده فرض کرد و باید تمهیداتی برای حذف ارتعاشات وسایل نقلیه اندیشید.

نوشتن یادگاری بر روی جداره های پل
نوشتن یادگاری و شعارهای تبلیغاتی و غیر تبلیغاتی، ازلحاظ منظر آسیب هایی به پل وارد می کند، به خصوص آن که تمیز و محو کردن آن ها بسیار سخت و گاهی غیر ممکن است.
 
استفاده از مصالح نامتجانس با بنا
بنا به ضرورت در قسمت هایی از پل، در و پنجره نصب شده است. این درو پنجره ها از مصالح فلزی با طراحی ناموزون ساخته شده و آسیب منظری به وجود آورده اند.

بلندمرتبه سازی در حریم رودخانه و پل
بلند مرتبه سازی در حاشیه ی رودخانه و عدم رعایت حریم منظری پل و رودخانه، آسیب منظری غیرقابل جبرانی را به وجود آورده است.

آنچه گذشت، معرفی اجمالی بود از سازه ای که در نوع خود درجهان یگانه است و صد البته که این معرفی نه در خور پل بند خواجو است و نه بیان کننده ی ویژگی های منحصر به فرد آن.
فقط سعی شد طی مقاله ای مختصر، پل برای کسانی که آشنایی چندانی با آن ندارند معرفی شود و پاره ای عوامل آسیب رسان به این اثر یگانه بیان گردد و از این رهگذر، هم در جهت حذف برخی ازعوامل آسیب اقدام شود و هم کسانی که توان کمک های علمی، فنی و مالی دارند، به کمک پل بشتابند.


پی نوشت ها :

1- عضو هیأت علمی دانشگاه هنر .
2- زاینده رود اصفهان، محمد محمودیان، صفحه ی 160.
3- تاریخ اصفهان و ری، حاج میرزا حسن خان شیخ جابرانصاری، صفحه ی 183.
4- آثار ایران، جلد چهارم، صفحه ی 318.
5- زاینده رود اصفهان، محمد محمودیان صفحه ی 162.
6- آثار ایران، جلد چهارم، صفحه ی 318.
7- برداشت آزاد از کتاب تاریخ اصفهان و ری، حاج میرزا حسن خان شیخ جابری انصاری، صفحه ی 183.

منابع:

1- محمودیان، محمد زاینده رود اصفهان، اصفهان، دانشگاه اصفهان، 1348.
2- شیخ جابری انصاری، حاج میرزا حسن خان، تاریخ اصفهان و ری، تهران، روزنامه و مجله ی خرد ، 1321.
3- گدار، آندره، آثار ایران، جلد چهارم، آستان قدس.
4- حیدری، داریوش، مطالعه و مرمت پل بابا محمود اصفهان، پایان نامه ی کارشناسی ارشد، دانشگاه هنر 1377.
5- حامی، احمد، آب یابی و آب رسانی، مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن، 1372
منبع: نشریه دانش نما، شماره 176-178